به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در کاشان، سیما فردوسیپور در همایش گوهرشاد (ویژه بانوان) و پنجمین شب برگزاری جشنواره ملی آه و آهو همزمان با دهه کرامت، در مورد مدیریت زن در خانواده، پیشگیری از مشکلات و تأمین امنیت روانی، اظهار داشت: زنان با سه نوع راهکار پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث میتوانند کار بسیار مشکل و دارای اهمیت تأمین امنیت و سلامت روانی خانواده را مدیریت کنند.
وی با اشاره به اینکه در پیشگیری اولیه از ایجاد نابسامانی، عدم امنیت و بحران هیجانی در خانواده جلوگیری میشود، افزود: دومین مسئله پیشگیری در سطح ثانویه تشخیص سریع مشکلات جسمی، روانی یا ارتباطات درون خانواده و درمان فوری، بدون تاخیر و به تعویق انداختن آن با کمک کارشناسان و متخصصان است.
وی، افزود: از آنجا که همه افراد با استرسها، فشارها، ناملایمات روبرو و به نوعی همه دارای مشکل و درگیری هستند، افزایش تاب آوری، یادگیری تکنیک حل مسئله، تصمیمگیری و کمک گرفتن از متخصصان و مشاوران آن برای دریافت راهکارهای رفع مشکل ضروری است.
این روانشناس با اشاره به اینکه اضطراب، مادر همه بیماریها است، تصریح کرد: فرد در پیشگیری ثالث نیز از توان باقی مانده و موجود پس از شناخت مشکل، درمان و احساس رفع نسبی آن در مراحل اولیه و ثانویه باید برای جلوگیری از برگشت مشکل یا شدت آن تلاش کند.
فردوسیپور با تأکید بر اینکه یکی از نقشهای پراهمیت زن، نقش مادری است، اظهار کرد: یک مادر نمونه برای تأمین سلامت روان فرزند خود باید دلبستگیهای عاطفی، اضطرابی و اجتنابی خود و فرزند را کنترل و ایمن کند.
وی با اشاره به اینکه دلبستگی عاطفی مادر وکودک بهویژه در سالهای نخستین زندگی باید از نوع ایمن و احساس امنیت فرزند باشد، گفت: در دسترس بودن مادر، استرس نداشتن مادر و عدم انتقال آن به فرزند و پاسخ فوری و متناسب به هر نیاز در زمان خود از شرایط دلبستگی ایمن و امنیت روانی خانواده است.
وی ادامه داد: در دسترس بودن مادر در سالهای نخستین زندگی کودک، بهعنوان مهمترین سالهای زندگی بسیار مهم است.
روانشناس تربیتی خانواده، نداشتن استرس، تشویش و نگرانی برای مادر و عدم انتقال آن به را فرزند را مهم عنوان کرد و خاطرنشان کرد: استرس بهپرهیز کلامی نیست، حتی فرزند آنرا از نگاه و واکنش مادر احساس میکند.
فردوسیپور سومین شرط دلبستگی ایمن را پاسخ بهموقع به نیازهای جسمی، روحی و روانی فرزندان دانست و گفت: نباید پاسخ به نیازها به تاخیر انداخته شود، به عنوان مثال کودک برای نیاز غذایی ساعتها گریه کند یا منتظر شود.
وی اظهار کرد: البته نیازهای جسمی، روحی، عاطفی و روانی فرزندان باید در زمان خودش به موقع و بدون افراط و تفریط برآورده شود.
وی تصریح کرد: در صورت کنترل و ایمن نکردن، دلبستگی تبدیل به دلبستگی اضطرابی یا اجتنابی کودک، یا به معنای دیگر تهدید فرزندان توسط مادران با عنوان دیگر تو را دوست ندارم یا تهدید به ترک و ترساندن، میشود و اثر مخرب دارد چرا که ترس در مسایل تربیتی جایگاه خوبی ندارد.
فردوسیپور با تأکید بر اینکه تربیت و دوست داشتن در خانواده بر اساس احترام و عشق و محبت موثر است، گفت: فرزند باید پدر و مادر را بدون ترس و دغدغه و نگرانی دوست داشته باشد و احترام بگذارد.
وی با بیان اینکه حتی ارتباط بندگان با خداوند و انجام تکالیف دینی باید بر اساس عشق باشد، افزود: فرزندان در تربیت دینی نیز باید عاشق خداوند شوند تا عملی را انجام دهند، در غیر اینصورت تربیت دینی و انجام فرایض دینی از روی ترس اثر مثبت نخواهد داشت و آرامش نخواهد آورد.
وی خاطرنشان کرد: از آنجا که یادگیری در خانواده اکتسابی و همانند سازی است، بنابراین وظیفه مادر آموزش احترام به اطرافیان از محیط خانه و خانواده به پدر، پدربزرگ و مادربزرگ و حتی در جامعه به معلم، دوست و همسایه است.
فرودسیپور یادآور شد: پدر و مادری که رفتار متقابل محترمانه در محیط خانه ندارند، با اعتراض و پرخاش و عصبانیت با هم گفتوگو میکنند، فرزندانشان نیز همان رفتارها را الگوبرداری خواهند کرد.
وی با بیان اینکه در مسائل تربیتی نباید دنبال راهکارهای پیچیده رفت و دنبال استفاده از راهکارهای ساده و عملیاتی بود، اظهار کرد: هر چه پدر و مادر الگوهای رفتاری خوبی باشند، فرزندان هم به آنها احترام خواهند گذاشت و تربیت پذیر خواهند بود.
وی تأکید کرد: دلیل اینکه پیشوایان دینی ما الگوهای ماندگار شدند نیز برای این است که حرف و عمل آنها یکی بود.
فردوسیپور ریشه یابی و علت یابی مشکلات و منشأ آن در خانه، خانواده، مدرسه یا اجتماع را خواستار شد و گفت: بچهها در دوره نوجوانی بهدنبال احراز هویت و استقلال خود و نیازمند کنترل و نظارت والدینشان هستند، اما نه چندان محسوس و بدون امر و نهی.
وی با اشاره به اینکه پدر و مادر نخستین الگوی رفتاری فرزندان هستند، گفت: رابطه مادران با پدران در خانواده باید رابطهای مبتنی بر احترام، صمیمیت و بستر رفع خیلی از نیازهای عاطفی باشد.
وی، یادآور شد: قدرشناسی همسران از یکدیگر در خانواده و جلوی فرزندان و پاسخ متقابل به نیازهای یکدیگر منجر به قدرشناسی فرزندان و احترام آنها میشود.
انتهای پیام. /